بسم الله
معرفی فیلم
تصلیب
قبل نوشت: تا حالا شده به یک نفر با تعجب خیره بشید و همینطور به نگاه کردن ادامه بدید، نه به خاطر این که کارش رو دوست دارید و از دیدنش لذت میبرید، بلکه فقط برای این که ببینید رفتار احمقانه ای که داره رو تا کجا ادامه میده؟ این حس من هست در هنگام دیدن سریال کیمیا. وقتی بقیه این سریال رو میبینن، من هم کمی نگاه میکنم و فقط این حس رو دارم که آخه مگه داستان و سریال تا چه حد میتونه مسخره و مضحک و ضعیف و زشت باشه و همینطور به نگاه کردن ادامه میدم که ببینم این روند تا کجا میخواد ادامه پیدا کنه؟!!
و اما بعد، معرفی فیلم کار راحتی نیست. حقیقت این که به فیلم دوبله شده علاقه ندارم، چون در بسیاری از موارد سیر داستان فیلم و حتی اصل مفهوم آن تغییر می کند! و همین فیلم اصطلاحا اوریجینال دیدن، یعنی دیدن فیلم با همه چیزهایی که در آن وجود دارد و با توجه به دین و اعتقادات و فرهنگ ما، این کار شاید ممکن نباشد، چه برسد به تشویق دیگران به دیدن فیلم هایی که شامل موارد اینچنینی هستند!
ابتدا تریلر فیلمی که قصد معرفی اون رو دارم ببینید:
نام فیلم | صلیب |
سال تولید | 2014 |
کارگردان | جان مایکل مک دانا |
امتیاز در IMDB | 7.4 از 10 |
امتیاز از Rotten Tomatoes | 89% |
بازیگران مطرح |
برندان گلیسون (واقعا عالی بازی کرده) کلی رایلی دیلان موران کریس اوداود دامنهال گلیسون |
این فیلم، یعنی تصلیب، ساخته 2014، در 98 درصد روند فیلم مورد تصویری ندارد، ولی موارد کلامی در آن هست. چون از فیلم لذت بردم و چند بازیگر خوب هم در آن بازی می کنند و فیلم مستقل از هالیوود و از کشور ایرلند است، و البته موضوع جالبی دارد، آن را معرفی می کنم و همچنین به این بهانه دو سریال طنز نیز اسم می برم و در جای خود توضیح می دهم!
در مورد فیلم همین قدر بنویسم که به قول سایت 31نما:
«فیلم تصویرگر جامعه ای رخوت زده و رو به اضمحلال و بی تفاوت به اخلاق انسانی است که به خاطر خشکیدن ریشه های ایمان در آنها سر باز کرده و شهری بی هویت به وجود آورده است، یافتن مقصر در این بین شاید کاری بیهوده و کلیشه ای باشد چرا که متهم کردن کار سهلی است اما در این میان افرادی هستند که برای رستگاری و برگرداندن ایمان یک شهر پا پیش می گذارند و به تنهایی تاوان گناهان و بی ایمانی ساکنان و انسان ها را می پردازند، اینکه دنیای معاصر ما بیش از پیش نیازمند پدر جیمزها و کاری که انجام می دهند است. پدر جیمزهایی که مسیح وار به قتل گاه خود قدم گذارند و کفاره گناهان "دیگران" باشند.»
فیلم کاملا به نوعی مفهومی است و اگر حوصله فکر کردن ندارید و قصد شما از دیدن فیلم، گذران وقت است، این فیلم اصلا توصیه نمی شود. کافی است دل به فیلم بدهید و با همه ی کند بودن ریتم فیلم، بعید می دانم بخواهید یک لحظه ی آن را از دست بدهید. ولی دو سریال، صرفا برای گذران وقت توصیه می شود! چون تقریبا هیچ مفهوم خاصی ندارند و تماما کمدی موقعیت هستند و انصافا عالی!
در مورد دو سریال زیر مدتی بود که میخواستم بنویسم، که این فیلم و نقش آفرینی دو بازیگر خاص در کنار یکدیگر در این فیلم، که هر کدام در یکی از این سریال ها حضور داشتند برای من جالب بود. اولین بازیگر، کمدین ایرلندی، دیلان موران:
این فیلم را که میدیدم، با این که رگه های طنز هم در آن وجود دارد، وقتی دیلان موران در کادر می آمد، با وجود جدی بودن فیلم و حس ناامیدی فضا و داستان، باز لبخندی به لبم می نشست. و اما اولین سریال، "کتاب فروشی بلک" که به انگلیسی می شود Black Books است.
به قول سایت گیم نیوز:
اشتباه نکنید. این سریال در مورد کتابهای سحر و جادو و شیطانی نیست. بلکه عنوان این سریال اشاره دارد به یک کتابفروشی متعلق به آقایی به نام «بلک»! یک کتابفروشی فوقالعاده خاص با ماجراهایی به شدت خندهدار و سر حال آور. حتا اگر خیلی سرتان شلوغ است و همه جور برنامهای برای نوروز امسال دارید، برای 18 قسمت سیتکام انگلیسی فوقالعاده جا باز کنید و هر طور شده آن را ببینید.
این سریال در سال 2001 موفق به دریافت جایزهی بفتا برای بهترین سیتکام تلویزیونی شده است و منتقدین استقبال بینظیری از آن کردند. متاسفانه این سریال فوقالعاده تحت الشعاع سیتکامهای امریکایی قرار گرفته و در ایران طرفدار چندانی ندارد، که احتمالا نوروز امسال این رویه تغییر میکند! هنرنمایی “Dylan Moran” در نقش برنارد بلک اینقدر خاص و دلنشین است که مطمئنا تا مدتها به یاد شما مانده و هر بار خنده بر لبانتان میآورد.
بازی کریس اوداود، کمدین ایرلندی، به عنوان یک فرد جدی خیلی خوب بود. مخصوصا وقتی با حضور او در سریال گروه IT یا به عبارتی IT Crowd که طنز است مقایسه کنیم.
باز هم به قول سایت گیم نیوز:
این سریال در واقع پیشنهاد مخصوصی برای مخاطبین این وبسایت است. اگر به هر نحوی با IT کمترین رابطهای دارید این سریال میتواند تا سر حد مرگ شما را بخنداند. این سیتکام انگلیسی هم مثل دِرِک محصول شبکهی 4 انگلستان است و واقعا از پرداخت و ساخت خوبی برخوردار است. از بابت کیفیت خیالتان راحت، اگر اهل سیتکام دیدن باشید، هیچ چیزی بهتر از این سریال پیدا نمیکنید.
تماشای تیتراژ اول این سریال خودش میتواند یک مقدمهی جذاب باشد و شما را مجاب کند تا آن را تا پایان همراهی کنید. شوخیهای بامزه و اتفاقات غیرعادی که در این سریال میافتند خیلی راحتتر از آنچه فکر میکنید لبخند بر روی لبان شما میآورد. سعی کنید هر 25 قسمت این سریال 24 دقیقهای را تهیه کنید و در نوروز آن را ببینید.
این دو سریال در اکثر مواقع مورد خاصی ندارند (به غیر از گاهی موارد کلامی). کتاب فروشی بلک در بیش از 95 درصد لحظه ها و گروه آی تی در 90 درصد کل سریال مشکلی ندارند و در غیر این صورت هم راحت می شود بعضی از قسمت های سریال را ندید. چون داستانی از دست نمیره و مفهومی ناقص نمیشه!
البته این دو سریال در رتبه های 3 و 4 سریال های مورد علاقه من قرار دارند و رتبه 1 و 2 و 5 نیز وجود دارند، یعنی سریال دوستان، کاراگاهان حقیقی و خانه پوشالی که معرفی نمی کنم!
قبل نوشتتان را سپاس!
نمیدونم بضاعت امروز صدا و سیمای ما واقعا همین قدره یا...؟!
البته از بعضی لحاظا همین کیمیا غنیمته!!