ذهن نوشت

درگیری‌های یک ذهن مغشوش
يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۲۴ ب.ظ

هر که کاوس خواهد ...

بسم الله

هر که کاووس خواهد ...

دوست پرمغز ما


اصلا بعضی چیزها روی پیشانی آدم نوشته شده! باور کنید! اما گاهی این نوشته ها آنقدر طولانی می شود که جای بیشتری نیاز دارد و چون از چپ به راست و قاعدتا بالا به پایین می نویسیم، در آن مواقع به سطحی وسیع در پایین پیشانی نیاز است!!! نپرسید کجا! و برای دوست ما در آنجا نوشته پرمغز!

عرض می کردم، در دانش‌کاه، بچه های پرمغز بسیار کمند! مخصوصا از جماعت نسوان!!! باور کنید! همین کاوسی، دوست ما و همان فرد معکوس(عکس شده!)، از همان معدود افراد پر مغز است! البته خواننده محترم بداند، همان گونه که در زبان خوارج، گاهی لغات به چند معنی موجودند، مثلا گاهی یک لغت معنی دوست و در آن واحد معنی نوعی حیوان خانگی می دهد، به همین ترتیب مستحضرید که در ادبیات ما مغز و دماغ معادلند!!! و شد آنچه شد!!! اصلا برویم سراغ دوست پرمغزمان!!!

فرد مذکور، برخلاف آدمی‌زاد، البته گونه ای که در زیستگاه دانش‌کاه یافت می شود، علاوه بر رشد مغزی، این بار همان مغز خودمان، کلا بر عکس باقی موجودات بود!!! یعنی مثلا اگر همگی با جهد و تلاش، نسبت خواب به مطالعه ی خود را افزایش می دادند، او کاهش می داد! اگر موی همه بالا می رفت، او ریشش سمت خلاف می گرفت! اگر شلوار همه کوتاه می شد، او شلوارش دوتا می شد! (معنی نزدیک منظور است!!) اگر همه چشم و گوششان باز می شد، او می بست! کلا هیچ چیزش به آدم نمی خورد! گونه ی آدم های آنجا البته!!! همین شد که همه کار پیدا کردند و او بی کار ماند! تقریبا همه زن گرفتند و او مجبور شد پی کار خود را بگیرد!

گفتم زن! اصلا شده بود حکایت همان فیلم که طرف دست روی هر کس می گذاشت، می پرید!!! مثلا می گفت فلانی، می دیدیم پر!!! بیساری، پر!!! بهمانی، پر!!! کلاغ، پر!!! الاغ هم پر حتی!!! دستش معجزه می کرد!!! حالا که فکر می کنم می گویم نکند همکلاسی ما را دید که طرف از دست ما پرید؟!! ای دل غافل، مار در آستین پرورش داده بودیم انگار!!! مگر دستم به او نرسد!!! بگذریم، به هر حال، اعلام می کنم، اگر در صدد پریدن هستید، بگویید!!! هر که کاوس خواهد، کامنت بگذارد!!! می گویم از همان راه دور دستی به مانیتور و کامنت شما بگذارد و ان شاء الله شما هم پر!!!


عکس بالا ما هستیم و دوستان!!! وسطی همانی است که در موردش گفته بودیم، سمت چپ دکتر است، سمت عقب، کمال و سمت راست هم که، بله!!! وی کلا از دوستان خوب ماست که همان طور که عرض کردم، برخلاف خیلی ها که در محیط دانشگاه از نظر اخلاقی و اعتقادی پس رفتند، او پیش رفت. خدایش حفظ کناد.


صرفا جهت اطلاع!

منبع صوت: سایت همراه اول (آوای انتظار با کد 34725)



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
طبقه بندی موضوعی

بسم الله

هر که کاووس خواهد ...

دوست پرمغز ما


اصلا بعضی چیزها روی پیشانی آدم نوشته شده! باور کنید! اما گاهی این نوشته ها آنقدر طولانی می شود که جای بیشتری نیاز دارد و چون از چپ به راست و قاعدتا بالا به پایین می نویسیم، در آن مواقع به سطحی وسیع در پایین پیشانی نیاز است!!! نپرسید کجا! و برای دوست ما در آنجا نوشته پرمغز!

عرض می کردم، در دانش‌کاه، بچه های پرمغز بسیار کمند! مخصوصا از جماعت نسوان!!! باور کنید! همین کاوسی، دوست ما و همان فرد معکوس(عکس شده!)، از همان معدود افراد پر مغز است! البته خواننده محترم بداند، همان گونه که در زبان خوارج، گاهی لغات به چند معنی موجودند، مثلا گاهی یک لغت معنی دوست و در آن واحد معنی نوعی حیوان خانگی می دهد، به همین ترتیب مستحضرید که در ادبیات ما مغز و دماغ معادلند!!! و شد آنچه شد!!! اصلا برویم سراغ دوست پرمغزمان!!!

فرد مذکور، برخلاف آدمی‌زاد، البته گونه ای که در زیستگاه دانش‌کاه یافت می شود، علاوه بر رشد مغزی، این بار همان مغز خودمان، کلا بر عکس باقی موجودات بود!!! یعنی مثلا اگر همگی با جهد و تلاش، نسبت خواب به مطالعه ی خود را افزایش می دادند، او کاهش می داد! اگر موی همه بالا می رفت، او ریشش سمت خلاف می گرفت! اگر شلوار همه کوتاه می شد، او شلوارش دوتا می شد! (معنی نزدیک منظور است!!) اگر همه چشم و گوششان باز می شد، او می بست! کلا هیچ چیزش به آدم نمی خورد! گونه ی آدم های آنجا البته!!! همین شد که همه کار پیدا کردند و او بی کار ماند! تقریبا همه زن گرفتند و او مجبور شد پی کار خود را بگیرد!

گفتم زن! اصلا شده بود حکایت همان فیلم که طرف دست روی هر کس می گذاشت، می پرید!!! مثلا می گفت فلانی، می دیدیم پر!!! بیساری، پر!!! بهمانی، پر!!! کلاغ، پر!!! الاغ هم پر حتی!!! دستش معجزه می کرد!!! حالا که فکر می کنم می گویم نکند همکلاسی ما را دید که طرف از دست ما پرید؟!! ای دل غافل، مار در آستین پرورش داده بودیم انگار!!! مگر دستم به او نرسد!!! بگذریم، به هر حال، اعلام می کنم، اگر در صدد پریدن هستید، بگویید!!! هر که کاوس خواهد، کامنت بگذارد!!! می گویم از همان راه دور دستی به مانیتور و کامنت شما بگذارد و ان شاء الله شما هم پر!!!


عکس بالا ما هستیم و دوستان!!! وسطی همانی است که در موردش گفته بودیم، سمت چپ دکتر است، سمت عقب، کمال و سمت راست هم که، بله!!! وی کلا از دوستان خوب ماست که همان طور که عرض کردم، برخلاف خیلی ها که در محیط دانشگاه از نظر اخلاقی و اعتقادی پس رفتند، او پیش رفت. خدایش حفظ کناد.


صرفا جهت اطلاع!

منبع صوت: سایت همراه اول (آوای انتظار با کد 34725)

نظرات  (۲)

۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۷:۴۵ انتونی کویین
حالا شما خودتون متاهلید این بنده خدارو شیبلش کردین خب حتما شرایطشو نداره مثه خیلیا که از خداشونه زن بگیرن اما نمیتونن همین جوری کشکی که نیس یه عالمه پول میخواد.
پاسخ:
سلام.
من بازیگری شما رو خیلی دوست داشتم جناب کویین. خدا بیامرزتت!!!
حرفی نیست!
سپاس
در دست تو ای محترم /  رانش که می گیرد قلم

لرزه همی افتد به دل /  با این همه حرف و کلم

بهمان نه بیسارت رفیق / گویی غلط خورده رقم

با دیدن این متن  پر /  قسم به قدرت  عجم

ناخوانده رفتن در مغاک /  افتد و گردد چون عدم
  
با بارها  دوره ی  آن /  در عالمی دیگر روم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی