ذهن نوشت

درگیری‌های یک ذهن مغشوش
پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۰۹ ب.ظ

شکیبایان را بشارت

بسم الله

سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ

شکیبایان را بشارت


هر لحظه از امروز، اتفاق و خاطره ای در ذهنم مرور می شد که دوست داشتم بنویسم. اما دیگر نه! بگذریم ...

خدایش بیامرزاد، مادربزرگ خوب ما را

که در این چند سال آخر، حقیقتا سختی کشید و بر سختی صبر کرد و شاکر بود.

. . .



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
طبقه بندی موضوعی

بسم الله

سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ

شکیبایان را بشارت


هر لحظه از امروز، اتفاق و خاطره ای در ذهنم مرور می شد که دوست داشتم بنویسم. اما دیگر نه! بگذریم ...

خدایش بیامرزاد، مادربزرگ خوب ما را

که در این چند سال آخر، حقیقتا سختی کشید و بر سختی صبر کرد و شاکر بود.

. . .

۹۳/۰۶/۲۰

نظرات  (۲)

۰۶ مهر ۹۳ ، ۰۰:۵۶ میر سدعلی
سلام اخوی
خدا رحمتشون کنه ان شاءالله
ما رو عفو بفرمایید، از حق رفاقت که بگذریم، حق همسایگی رو هم نتونستیم به جا بیاریم!
دو هفته اخیر رو شدیدا و تقریبا نیمه تمام وقت درگیر یادواره بودیم و ...
خدا توفیق بده ما و شما رو.
راستی از طراحی کتاب چه خبر؟ همینروزا احتمالا محمدجواد هم یه خبری ازت بگیره. منتظریم
چند تا خونه اونورتر، ملتمس دعاییم
ضمنا این وبلاگ رو یه سر بزن ...
mata1392.blogfa.com
رفقاتون هم مشاهده شده‌ن
بعدا میصحبتیم
یاعلی
سلام ب جناب سعیدزاده ی کم پیدا
خوب هستید؟
خب مینوشتید ما هم میخوندیم.
ماوربزرگتون هستن؟ خدا رحمتشون کنه
بقای عمر شما
پاسخ:
سلام.
سلامت باشید.
سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی