بسم الله
رائول گنزالز بلانکو
خداحافظ کاپیتان
دومین نوشتار فوتبالی من، به بهانه خداحافظی رائول. تنها فوتبالیستی که پوسترش رو دارم و بیشتر از همه دوستش دارم! اسطوره و الگو، سلطان چیپ، پسر نیک برنابئو، و مردی که اخلاقش بر فوتبالش برتری داشت.
کسی که توی این همه سال، بعد هر گل، بوسه ای بر حلقه ازدواجش می زد و اون گل رو تقدیم به خونواده اش می کرد و همین قشنگی کار رو بیشتر می کرد. یعنی همین تعهدش به خونواده و البته فوتبال.
خداحافظ کاپیتان.
بسم الله
سگ های داخل سرپناه برای یافتن سرپرست، تبدیل می شوند به
مدل های فشن روی جلد مجلات!
سگ های داخل سرپناه، می توانند به زیبایی - و فشن - بودن دیگر سگ ها باشند، و سازمان لهستانی غیرانتفاعی Po Psu Ta Moda برای ثابت کردن این موضوع قدم پیش گذاشته. این پروژه ی در حال اجرا، سگ ها را به سبک و سیاق تصاویر روی جلد مجلات فشن مانند ووگ و هارپرز بازار در آورده و در کنار هم، تصویر مدل انسان زیبا و سگ قابل ستایش داخل سرپناه را مقایسه می کند. لباس ظاهری این سگ سانان و نحوه ژست آن ها تقریبا با همتایان انسان خود یکسان است.
بسم الله
دسته
منبع غنی از الهام (تصاویر جدید اضافه شد)
رقص با کاستیکا
ایده پروژه «رقص با کاستیکا» زمانی به وجود آمد که تصمیم گرفتم مهارت روتوش کردنم را تجدید کنم. بعد از پیدا کردن آرشیو کاستیکا آکسینته در فلیکر، مسحور تصاویر و عناوین آن ها شدم. می خواستم آن ها را به زندگی بازگردانم. اما بیشتر از آن می خواستم داستانی به آن ها بدهم.
می خواستم ابهامی در هر تصویر وجود داشته باشد. چیزهایی اغلب واقعی یا نه کاملا درست! به این دلیل دوست داشتم آن ها را در زمینه ای کمی سوررئال قرار دهم. اما فکر می کنم باید بر عهده بیننده باشد که کاراکتر من در عکس را خوب یا بد، روشن یا تیره تعیین کند.
احتمالا هرگز داستان واقعی این مردم را نخواهم دانست اما در ذهن من، آن ها شخصیت هایی در قصه ای که اختراع کرده ام هستند ... عاشقان ازلی، دختری در انتظار برگشت معشوقش به خانه، پسرانی شریک در تخیلات، کودکانی معصوم با اشاره ای کوچک از چیزی تاریک.
به عبارتی این یک همکاری است، گرچه با عکاسی که هرگز ملاقات نکرده و نخواهم کرد و مردی که وظیفه نگهداری از این آرشیو را بر دوش خود گرفته. این مجموعه نتیجه کار سزار پوپسکو در بازیابی و اسکن این تصاویر بوده که من را قادر به ترسیم چنین منبع غنی از الهام در کارهای کاستیکا اکسینته کرده.
به سفارش دوستی روتوشی کردم بر عکسی که در انتهای مطلب وجود دارد. وقتی این مطلب را دیدم با توجه به قضیه دوستم و عکس، برایم جالب تر شد و نوشتار را ترجمه کرده و قرار دادم. امید که خواننده محترم استفاده کرده باشد.
بسم الله
طراحی کاور آهنگ
آمریکاتور
ایده از آقای محسن مشرقی
به سفارش «باشگاه ترانه و موسیقی راه»
بسم الله
پوستر و برچسب کوچک شهید سیدمصطفی سیدحسن زاده
فیلمبرداری خدا
بعد از موفقیت در عملیات و پس گرفتن بخشی از خاکمان از دشمن، چند خبرنگار با دوربین و ضبط صوت آمدند سراغ ما. با دیدن آن ها کلّی ذوق کردیم. پرسیدند: «آقای حسن زاده، فرمانده محور عملیاتی کدوم یکی از شماست؟ » به محض اینکه فهمید میخواهند با او مصاحبه کنند موتورش را روشن کرد و از ما جدا شد ». هرچه صدایش کردیم برنگشت، حتی نگاه کند. می ترسید دچار غرور شود یا حرفی بزند و اجرش را از بین ببرد یا شاید از افتادن در ریا می ترسید. بعداً گفت: «خدا که فیلم ما را برداشته کافی است».
- خاطره از هم رزم شهید
