طبقه بندی موضوعی

۶۶ مطلب با موضوع «تصویر ذهن» ثبت شده است


بسم الله

دسته

منبع غنی از الهام (تصاویر جدید اضافه شد)

رقص با کاستیکا


ایده پروژه «رقص با کاستیکا» زمانی به وجود آمد که تصمیم گرفتم مهارت روتوش کردنم را تجدید کنم. بعد از پیدا کردن آرشیو کاستیکا آکسینته در فلیکر، مسحور تصاویر و عناوین آن ها شدم. می خواستم آن ها را به زندگی بازگردانم. اما بیشتر از آن می خواستم داستانی به آن ها بدهم.

می خواستم ابهامی در هر تصویر وجود داشته باشد. چیزهایی اغلب واقعی یا نه کاملا درست! به این دلیل دوست داشتم آن ها را در زمینه ای کمی سوررئال قرار دهم. اما فکر می کنم باید بر عهده بیننده باشد که کاراکتر من در عکس را خوب یا بد، روشن یا تیره تعیین کند.

احتمالا هرگز داستان واقعی این مردم را نخواهم دانست اما در ذهن من، آن ها شخصیت هایی در قصه ای که اختراع کرده ام هستند ... عاشقان ازلی، دختری در انتظار برگشت معشوقش به خانه، پسرانی شریک در تخیلات، کودکانی معصوم با اشاره ای کوچک از چیزی تاریک.

به عبارتی این یک همکاری است، گرچه با عکاسی که هرگز ملاقات نکرده و نخواهم کرد و مردی که وظیفه نگهداری از این آرشیو را بر دوش خود گرفته. این مجموعه نتیجه کار سزار پوپسکو در بازیابی و اسکن این تصاویر بوده که من را قادر به ترسیم چنین منبع غنی از الهام در کارهای کاستیکا اکسینته کرده.


به سفارش دوستی روتوشی کردم بر عکسی که در انتهای مطلب وجود دارد. وقتی این مطلب را دیدم با توجه به قضیه دوستم و عکس، برایم جالب تر شد و نوشتار را ترجمه کرده و قرار دادم. امید که خواننده محترم استفاده کرده باشد.

۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۸:۲۸ ۳ نظر

بسم الله

طراحی کاور آهنگ

آمریکاتور


ایده از آقای محسن مشرقی

به سفارش «باشگاه ترانه و موسیقی راه»

این آهنگ را بشنوید!

۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۶:۲۴ ۰ نظر

بسم الله

پوستر و برچسب کوچک شهید سیدمصطفی سیدحسن زاده

فیلمبرداری خدا


بعد از موفقیت در عملیات و پس گرفتن بخشی از خاکمان از دشمن، چند خبرنگار با دوربین و ضبط صوت آمدند سراغ ما. با دیدن آن ها کلّی ذوق کردیم. پرسیدند: «آقای حسن زاده، فرمانده محور عملیاتی کدوم یکی از شماست؟ » به محض اینکه فهمید میخواهند با او مصاحبه کنند موتورش را روشن کرد و از ما جدا شد ». هرچه صدایش کردیم برنگشت، حتی نگاه کند. می ترسید دچار غرور شود یا حرفی بزند و اجرش را از بین ببرد یا شاید از افتادن در ریا می ترسید. بعداً گفت: «خدا که فیلم ما را برداشته کافی است».

- خاطره از هم رزم شهید


۱۱ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۲ ۳ نظر

بسم الله

For What Sin?!

به کدامین گناه؟!


یکی از دوستان، یعنی آقای مشرقی، طرحی رو اجرا کرده بودند و خواستند بنا به خواست فرد دیگری، کمی تغییرات در آن ایجاد شود. نتیجه شد تصاویری که می بینید به علاوه کار خود آقای مشرقی. بنده اثر ایشون رو دوست دارم و از خیلی جهات بهتر از کار بنده هست. سایز بزرگ کارها رو هم اگه خواستید، فکر کنم بتونم بدم به کسی که ایمیلش رو توی بخش نظرات ارسال کنه.

۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۴ ۲ نظر

بسم الله

برای محافظت از هک شدن دوربین

دوربین پوش


تا حالا دقت کردین؟! از ترس هک شدن دوربین لپ تاپ چه کارها که نمی کنیم!! یکی دستمال کاغذی میچسبونه روش، یکی کاغذ، یکی روزنامه، حتی مورد داشتیم چسب زخم!!! چسبونده روی دوربین لپ تاپش! این «دوربین پوش» برای همین کاره که پرینت کنید و با چسب بچسبونین روی دوربین لپ تاپتون. «خداییش» بهتر نیست؟!!


در دو رنگ زدیم که با توجه به رنگ لپ تاپتون، یکی رو انتخاب کنید. اندازه فایل 1.5 در 5 سانتی متر هستش. آیه با توجه به دوربین گذاشته شده، ولی بد نبود بسم الله هم داخلش بود، یا به جای آیه، فقط بسم الله قرار می گرفت. ان شاء الله در آینده.


ایده و نوشتار از محسن مشرقی

اجرا از بنده

۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۱۲ ۱ نظر