طبقه بندی موضوعی

بسم الله

مسجد امام

از آثار دوران صفویه

مسجد امام اصفهان

Built in Safavid Period

Imam Masque Isfahan

 

تقدیم به خانم سمانه پیروزمهر

ان شاء الله به بزرگواری خود بپسندند.

۰۴ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۳۹ ۷ نظر

بسم الله

مرغ دلم راهی قم می شود   /   در حرم امن تو گم می شود

عمه سادات سلام علیک   /   روح عبادات سلام علیک

کوثر نوری به کویر قمی   /   آب حیات دل این مردمی

عمه سادات بگو کیستی؟   /   فاطمه یا زینب ثانیستی؟

از سفر کرب و بلا آمدی؟   /   یا که به دنبال رضا آمدی؟

من چه کنم شعله داغ تو را   /   درد و غم شاهچراغ تو را

کاش شبی مست حضورم کنی   /   با خبر از وقت ظهورم کنی

اللهم عجل لولیک الفرج

 

تقدیم به عبدالزهرا(س)، سید کمیل موسوی

ان شاء الله ما را دعا کنند.

۳۱ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۲۶ ۲ نظر

بسم الله

گذشته های نگذشته

نشسته بود و فکر می کرد. نمی دانم به چه؟ آینده؟ شاید! شاید هم به گذشته،

به تمام گذشته های نگذشته!!!

He was thinking. I don't know to what?! To future? Maybe!!! Maybe to past,

to all present pasts!!!

 

تقدیم به خانم زینب حسین پور

ان شاء الله که بپسندند

 


مکان: کنار پل مارنان، اصفهان

(ادیت شده با snapseed)

۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۴۸ ۷ نظر

بسم الله

روزی در جوار دوستان وقت ها می گذراندیم و حرف ها می پراندیم که فلانی را با فلان چه کار است که او بسی بدکار است! در توضیح بدکار، بس تعریف ها آورده اند و سخن ها گفته، ولی در این مجال، معنای دور از خیال در نظرمان است!! یعنی بد در خلق و خوی و گفت و گوی! زبانش جمیعا بسان این قلم هرز میگشت!! علاقه ای داشت بس شدید به چیز های چیز!! خلاصه دوستان توصیه ها نمودند و افاضات فرمودند و به گفتار قدما رسیدند که:

همی کآت کردن بباید کرپ را/که خوش مینماید بسی قلب رب را

جدا کن همی راه خود را ز بدگو/که گند می زند سنتی، ریتم رپ را

آن دوست ما غایب بود و ما در مقام نائب و دفاع از وی واجب. زبان به تمجید گشودیم و بس تعریف نمودیم و اتهامات زدودیم و دهان حضار ببستیم و در کناری نشستیم!!

روزها از پی هم دواندیم و در هیچ نماندیم، جز کار وی! به گمانم از آن به بعد سرخوش بود و مدهوش! استعدادش شکوفا شده بود در علم کلام و تواناییش در رساندن پیام!! چنان افعال را صرف همی کرد که گویی فعلی نمانده جز افعال چیز و ترکیبات و مرکباتش! چنان ماهر که اگر در دروسش آناتومی گنجانده می شد، استعدادش بی شک بر همگان فهمانده می شد!! از شیرین سخنی وی نمی توان صحبت نمود که ما را بی گمان بد دهان خواهد نمود همانگونه که از دفاع پیشین پشیمان!! و در حدیثی از قدسی داریم:

فی هذا المقوله، قال: قل قیل لقول الکریم: اذا جاء الکلام فی بعض الاقلام، یجب ان ختمه بالتحیه و السلام!!

یعنی در این مکان باید سخن را از این کلام و اذهان را از این اعلام دور بگردانیم!! همان به که کلام بد، بیخ حلق صاحبش!!!

والسلام!


1- از سری ایمیل های "خوب فکر کن" برای "یکی از دوستان"

2- آقای "یکی از دوستان" دوستانی داشت نادوست و چیز!!!

3- عذر بابت بی ادبی ها، با اصولگرایی و کمی اصلاحات شد اینی که خواندید!!

4- کاتینگ کرپ به معنای همان "چرت و پرت نگفتن" است به زبان فرنگی البته!!! Cutting crap!!! پس معنای مصراع اول بیت ابتدایی یعنی: باید چرت و پرت گفتن را متوقف کرد!!!

5- "یکی از دوستان" بسیار علاقه داشت به موسیقی رپ و متنفر بود از سنتی!!!

6- معنای تحت اللفظی حدیث: «در این مقوله گفت: بگو گفته شده از قول کریم: هنگامی که سخن به برخی موارد رسید، واجب است آن را با تحیت و سلام خاتمه دهید!!!» - کریم، فامیلی یکی از دوستان روحانی ماست. قدسی هم یکی از اقوام دور است!!! حرفی بود؟!!!

7- انگار حجم توضیحات بر مطلب پیشی گرفت!!! عذر!!!

۲۴ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۱۵ ۳ نظر

بسم الله

سلام، گفتنی ها را باید گفت ولی چون گوش تو بدهکار من نیست، لاجرم گفتنی ها رو می نویسم و تو هم به جای شنیدنِ گفتنی ها، بالطبع اون ها رو بخون!!

آهااااای!!! حواست کجاست؟! اصلا این روزها حواست همه جا هست الا به من!! قدیما بهتر بودی! حالا دیگه به خیال خودت چشم و گوشت باز شده و از عهده ی همه کار برمیای؟! میدونی که هروقت کارت گیر می افته میای پیش من! البته به غیر از وقتایی که باید بیای پیش من! می دونم میگی مشکلت چیه ولی ... . آخه خودت درست نمی دونی! اولین مشکلت اینه که خیلی مغروری! ... چی؟ من مغرورم؟ من هر کاری کردم و هرچی خواستم به خاطر خودت بوده! آره ... می دونم هر کاری خواستی نکردم! ولی ... ! مگه تو هرکاری که خواستم رو انجام دادی؟ اصلا مگه تا حالا هر کاری که کردی رو برای من کردی؟ حتی یه بار هم نشده که کاری رو به خاطر خودِ خودِ من انجام داده باشی! مشکلت اینه که اصلا منو آدم حساب نمی کنی! آره خوب! من آدم نیستم! ولی حداقل تو برای یه بار هم شده آدم باش! حتی پینوکیو آدم شد! چون پینوکیو خودش می خواست آدم باشه ولی تو ... ! من که این همه مثل بچه ی آدم کنارت بودم و راهنماییت می کردم، ولی کو گوش شنوا؟ ... هی روزگار ...

فکر می کنی واقعا مشکلت ایناست که تصور میکنی؟ واقعاً؟! اصلا فکر می کنی کی هستی؟ اگه حتی همینو می دونستی مشکلت حل بود! مطمئنم تاحالا بهش فکر نکردی و بعیده بهش فکر کنی! حتی اگه نخوای، بالاخره دیر یا زود متوجه میشی! دعا کن اون موقع دیر نباشه! تازه، هنوز منو هم نشناختی! این همه پیش من اومدی ولی صد حیف که ... ! اصلا همون آدمی که خلق کردم خوب حسابمو گذاشت کف دستم! تو که بنی آدمی!! به هر حال هروقت خواستی من کنارت هستم! آهاااااااای ...

--------------------
«وَ إذا سَألکَ عبادی عنّی فَإنی قَریب اجیبُ دعوَۀ الدَّاع إذا دَعان فَلیَستَجبُیوا لی و لیُؤمنُوا بی لَعَلَهُم یَرشدُونَ»
 و چون بندگان من از تو در باره‏ى من بپرسند، همانا من [به آنها] نزدیکم و دعاى دعا کننده را وقتى که مرا بخواند پاسخ مى‏دهم، پس آنها نیز دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، باشد که راه یابند! [بقره/186]

 

اللهم وفقنی لما تحب و ترضی


1- از سری ایمیل های "خوب فکر کن" برای "یکی از دوستان"

2- پناه میبرم به خدا از این نوشته و لحن. خدایا ببخش ...

3- خیلی از نوشته های خودم رو پاره کردم و دیگه ندارمشون، ولی خوشبختانه چون این ایمیلی بوده و به هر دلیل پاک نکردم، مونده!! چندتا دیگه هم هست، که کمی مورد داره، سعی میکنم با اصلاحات بذارمشون!!!

۲۱ خرداد ۹۲ ، ۰۳:۱۲ ۶ نظر